این وبلاگ که سومین وبلاگ جدی من خواهد بود٬ طراحی شد برای آنکه پیوندی باشد میان من و چند تن از دوستان. تا در این روزگار تلخی و یاس و در آستانه دوره اختناقی جدی٬ حرف هایم را به گوششان برسانم٬ اما برای دیگران ناشناس باشم.

 

 میخانه اگرســــاقی صــــاحب نظری داشت       میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت 

پیمانه نمی داد به پیمان شــــــــکنان باز       ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت

 بیـــــــدادگری شیوه دیرینه نمی شد        این شهر اگر دادرس و دادگری داشت 

 یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند       مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت 

افسوس که دست ستم از ریشه بر آورد       هر شاخ برومــــــــند که امید بری داشت 

برخیـــــز جماعت چه سخن ها که نگفتیم        ای کاش یکی زین همه گفتن اثری داشت 

«سرمد» سر پیمانه نبود اینــهمه غوغا        میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت